هویت

کتاب‌، دروازه‌ئی‌ به‌ سوی‌ جهان‌ گسترده‌ی‌ دانش‌ و معرفت‌ است‌ و کتاب‌ خوب‌، یکی‌ از بهترین‌ ابزارهای‌ کمال‌ بشری‌ است‌

هویت

کتاب‌، دروازه‌ئی‌ به‌ سوی‌ جهان‌ گسترده‌ی‌ دانش‌ و معرفت‌ است‌ و کتاب‌ خوب‌، یکی‌ از بهترین‌ ابزارهای‌ کمال‌ بشری‌ است‌

هویت

کتاب‌ یکی‌ از ارزشمندترین‌ فرآورده‌های‌ بشری‌ و گنجینه‌ی‌ بزرگترین‌ ثروتهای‌ بشر یعنی‌ دانش‌ و تحقیق‌ است‌. دین‌ و دنیای‌ بشر و جسم‌ و جان‌ انسان‌، به‌ برکت‌ کتاب‌ تأمین‌ و تغذیه‌ می‌شود و فرایند کمال‌ بشری‌ بوسیله‌ی‌ کتاب‌ تحقق‌ می‌یابد. کتاب‌، مادر تمدنها و نیز عصاره‌ی‌ آنهاست‌، و بشر با پدید آوردن‌ کتاب‌، درسهای‌ بیشماری‌ را که‌ در کتاب‌ تکوین‌ بدو آموخته‌ شده‌، گرد می‌آورد و در محیط بشری‌، منتشر می‌سازد و بدینگونه‌ روز به‌ روز گنجینه‌ی‌ ثروت‌ بشری‌، غنای‌ بیشتر می‌یابد.
...همگانی‌ کردن‌ کتاب‌ از راه‌ گسترش‌ زنجیره‌ی‌ کتابخانه‌های‌ عمومی‌ در هر گوشه‌ و کنار کشور همراه‌ با فراهم‌سازی‌ زمینه‌ی‌ لازم‌ برای‌ همگانی‌ کردن‌ کتابخوانی‌ و معرفی‌ کتابهای‌ خوب‌ و پدید آوردن‌ نوشته‌های‌ فراوان‌ در همه‌ی‌ موضوعهای‌ مورد نیاز و مورد علاقه‌ وظیفه‌ی‌ بزرگ‌ دیگری‌ است‌ که‌ امید است‌ بیش‌ از آنچه‌ که‌ تا کنون‌ شده‌، بگونه‌ی‌ پیگیر انجام‌ گیرد. (74/06/21)
امام خامنه ای

بایگانی

۱۵ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۳ ثبت شده است

۲۰ارديبهشت

هر تک‌تک و قسمت‌قسمت قضایای دفاع مقدّس برجسته است؛ یعنی واقعاً هرچه انسان بیشتر غور میکند، بیشتر دقّت میکند، بیشتر اطّلاع پیدا میکند، عظمت این پدیده‌ی عجیب و حادثه‌ی مهمّ هشت‌ساله در چشم انسان بیشتر روشن میشود. ما که حالا آن‌وقت در جریان مسائل قرار میگرفتیم، فرماندهان می‌آمدند به ما گزارش میدادند، خیال میکردیم که همه چیز را میدانیم؛ وقتی انسان این کتابها را میخوانَد، معلوم میشود که ما یک چیز خیلی مختصری را از آن اقیانوس عظیم فعّالیّت و تلاش و جهاد و ارزش اطّلاع داشتیم؛ واقعاً خیلی فوق‌العاده است.

۱۹ارديبهشت

اهتمام به کتاب در واقع قوامش به اهتمام به کتابخوانی است. در جامعه باید سنت کتابخوانی رواج پیدا کند. فایده‌ی سوادآموزی این است. اثر حرکت و نهضتی که در کشورها برای ریشه‌کن کردن بیسوادی انجام میگیرد، عبارت است از همین، که بتوانند از این مجموعه‌ی عرضه‌کننده‌ی فکر و ذوق و استعدادِ دیگران استفاده کنند؛ این بدون کتابخوانی امکان‌پذیر نیست. به گمان من یکی از بدترین و پرخسارت‌ترین تنبلی‌ها، تنبلی در خواندن کتاب است. هرچه هم انسان به این تنبلی میدان بدهد، بیشتر میشود. کتابخوانی باید در جامعه ترویج شود؛ و این کار بر عهده‌ی همه‌ی دستگاه‌هائی است که در این زمینه مسئولند؛ از مدارس ابتدائی بگیرید - که برنامه‌هائی باید باشد که کودکان ما را از اوان کودکی به خواندن کتاب عادت بدهد؛ خواندن با تدبر، خواندن با تحقیق و تأمل - تا دستگاه‌های ارتباط‌جمعی، تا صدا و سیما، تا وسائل تبلیغاتی گوناگون.

۱۹ارديبهشت

خطاست اگر کسی گمان کند، ما که نسبت به مسأله مطبوعات و کتاب و نوشتن و نشر در جامعه حسّاسیت به‌خرج می‌دهیم، با تفکّر آزاد، با فکر آزاد و با مباحثه آزاد مخالفیم؛ نه. ما کسانی هستیم که اوّلین شعارهای این مسائل را داده‌ایم و الحمدللَّه تا الان هم دنبالش بوده‌ایم؛ اما با آزادی گناه و آزادی ویرانگری مخالفیم. نمی‌شود اجازه داد که نسل جوان یک کشور که به اعتماد ما می‌آید کتاب را از شما می‌خرد و می‌گوید اینها متدیّنین و در رأس کار هستند، از این طریق گمراه یا فاسد شود؛ یا از این طریق دشمن بخواهد کاری انجام دهد.

۱۸ارديبهشت

...ما نمی‌خواهیم به مردم بگوییم شما حتماً این کتاب را بخوانید، آن کتاب را نخوانید؛ نه. انواع سلایق، انواع فکرها، انواع ذهنها، انواع استعدادها، باید در مقابل خودشان میدان بازی داشته باشند، برای این‌که آنچه را می‌خواهند، بتوانند انتخاب کنند؛ اما آن چیزی که گمراه کننده و فاسد کننده است، ما نباید اجازه بدهیم وارد میدان شود. این، وظیفه‌ی ماست، وظیفه‌ی دولت است، وظیفه‌ی وزارت ارشاد است. به همین خاطر، این استثنای مطلبی است که من اوّل گفتم ما بایستی فرآورده‌ی کتابی زیاد داشته باشیم.

...جلوِ نظرات غلط را نباید گرفت. نظرات غلطِ فلسفی، اجتماعی و گوناگون اشکالی ندارد که به داخل جامعه بیاید و نقد شود؛ این خوب است. جلوگیری از نظرات غلطِ فلسفی موجب می‌شود که کسانی خیال کنند این نظرات درست است؛ این عکس مطلوب اثر خواهد گذاشت. نه؛ طرح نظرات فلسفی، اجتماعی، سیاسی - آنهایی که یک نظریه است - اشکالی ندارد.

۱۷ارديبهشت

من توقّعم این است که مردم ما کتابخوانی را جدّی بگیرند. البته جمعی از مردم جدّی می‌گیرند؛ اما همه این طور نیستند. من می‌خواهم خواهشی از مردم بکنم و آن این است: کسانی که وقتهای ضایع‌شونده‌ای دارند؛ مثلاً به اتوبوس یا تاکسی سوار می‌شوند، یا سوار وسیله‌ی نقلیه‌ی خودشان هستند و دیگری ماشین را می‌راند، یا در جاهایی مثل مطبّ پزشک در حال انتظار به سر می‌برند و به‌هرحال اوقاتی را در حال انتظار به بی‌کاری می‌گذرانند، در تمام این ساعات، کتاب بخوانند. کتاب در کیف یا جیب خود داشته باشند و در اتوبوس که نشستند، کتاب را باز کنند و بخوانند. وقتی هم به مقصد رسیدند، نشانه‌ای لای کتاب بگذارند و باز در فرصت یا فرصتهای بعدی آن را باز کنند و از همان جا بخوانند. بنده خودم چند جلد قطور از یک عنوان کتاب را در اتوبوس خواندم! البته قضیه مربوط به قبل از انقلاب است که چند روزی برای انجام کاری از مشهد به تهران آمده بودم. بنا به دلایلی نمی‌خواهم اسم کتاب را بگویم. وضعیت و فضای اتوبوسهای آن روزگار برای ما خیلی آزار دهنده بود و نمی‌توانستیم تحمّل کنیم. دلم می‌خواست سرم پایین باشد و خواندن کتاب در چنین وضعیتی بهترین کار بود. ساعتی را که به این حالت می‌گذراندم احساس نمی‌کردم ضایع می‌شود. آن وقتها تقریباً یک ساعت طول می‌کشید تا آدم با اتوبوس از جایی به جای دیگر می‌رفت. بعضی وقتها این جابجایی کمتر یا بیشتر هم طول می‌کشید. به‌هرحال چنین یک ساعتهایی را احساس نمی‌کردم که ضایع می‌شود؛ چون کتاب می‌خواندم.

۱۶ارديبهشت

حقیقت‌ آن‌ است‌ که‌ کتاب‌ یکی‌ از ارزشمندترین‌ فراورده‌های‌ بشری‌ و گنجینه‌ی‌ بزرگترین‌ ثروتهای‌ بشر یعنی‌ دانش‌ و تحقیق‌ است‌. دین‌ و دنیای‌ بشر و جسم‌ و جان‌ انسان‌، به‌ برکت‌ کتاب‌ تأمین‌ و تغذیه‌ می‌شود و فرایند کمال‌ بشری‌ بوسیله‌ی‌ کتاب‌ تحقق‌ می‌یابد. کتاب‌، مادر تمدنها و نیز عصاره‌ی‌ آنهاست‌، و بشر با پدید آوردن‌ کتاب‌، درسهای‌ بیشماری‌ را که‌ در کتاب‌ تکوین‌ بدو آموخته‌ شده‌، گرد می‌آورد و در محیط بشری‌، منتشر می‌سازد و بدینگونه‌ روز به‌ روز گنجینه‌ی‌ ثروت‌ بشری‌، غنای‌ بیشتر می‌یابد.

با این‌ همه‌ در میان‌ انسانها بسیارند کسانی‌ که‌ نه‌ تنها بر این‌ خزانه‌ی‌ لایزال‌ چیزی‌ نمی‌افزایند، بلکه‌ از آن‌ بهره‌ نیز نمی‌برند. بیسوادی‌ یابی‌ معرفتی‌ نسبت‌ به‌ ارزش‌ کتاب‌ و رغبتی‌ به‌ بهره‌ بردن‌ از آن‌ یا دسترسی‌ نداشتن‌ به‌ آن‌، از عوامل‌ این‌ حرمان‌ عظیم‌ و این‌ خسارت‌ بزرگ‌اند . نباید شک‌ کرد در این‌ که‌ همینها نیز به‌ نوبه‌ی‌ خود معلول‌ عوامل‌ اجتماعی‌ و سیاسی‌ و فرهنگی‌ است‌.

...همگانی‌ کردن‌ کتاب‌ از راه‌ گسترش‌ زنجیره‌ی‌ کتابخانه‌های‌ عمومی‌ در هر گوشه‌ و کنار کشور همراه‌ با فراهم‌سازی‌ زمینه‌ی‌ لازم‌ برای‌ همگانی‌ کردن‌ کتابخوانی‌ و معرفی‌ کتابهای‌ خوب‌ و پدید آوردن‌ نوشته‌های‌ فراوان‌ در همه‌ی‌ موضوعهای‌ مورد نیاز و مورد علاقه‌ وظیفه‌ی‌ بزرگ‌ دیگری‌ است‌ که‌ امید است‌ بیش‌ از آنچه‌ که‌ تا کنون‌ شده‌، بگونه‌ی‌ پیگیر انجام‌ گیرد.

۱۵ارديبهشت

 ارتباط مردم با کتاب، باید بیش از این باشد. من می‌بینم که متأسفانه کتاب در جامعه ما، آن مقدار که شأن این جامعه اقتضا می‌کند، رواج ندارد. اگر ما یک جامعه بی‌فرهنگ و تاریخ بودیم؛ جامعه‌ای بودیم که گذشته و کسان فرهنگیِ با معرفت و برجسته‌ای ندارد؛ انسانهای بااستعداد و فهیم و دارای بینش و طرز فکر بالا ندارد (مثل بعضی از جوامع گوناگونی که در گوشه و کنار دنیا هستند) بی‌رغبتی به کتاب قابل توجیه بود؛ امّا در جامعه ما با این همه انسانهای فرهنگی، برجسته، والا، اساتید، مؤلّفین، آشنایان با کتاب، شعرا، نویسندگان، علمای بزرگ، دانشگاهیان برجسته و عناصر فرهنگی و عالِم، چرا باید اُنس با کتاب این‌طور باشد؟! سابقه فرهنگی و تاریخی ما خیلی زیاد است. جامعه ما اساساً جامعه‌ای پخته و بالغ شده است؛ یک جامعه ابتدایی و بدوی نیست. مردم ما باید بیش از این با کتاب آشنا باشند.

۱۴ارديبهشت

تکلیف بعدی این است که کتابخوانی به عنوان یک سنت رایج در آید؛ به طوری که همه‌ی قشرها در کشور کتابخوان شوند و کتابخوانی، مخصوص عده‌یی از افراد جامعه‌ی ما نباشد؛ کمااین‌که در گذشته این طور بوده است؛ یعنی عده‌یی کتابخوان و اهل کتاب و اهل مراجعه‌ی به کتاب بودند، اکثریت هم دور از کتاب و فارغ از همّ آن به سر می‌بردند؛ این درست نیست. البته امروز وضع بهتر شده است و انسان می‌تواند این را حس کند. بعضی از ناشران به من می‌گفتند: ما تشکر می‌کنیم از این‌که می‌بینیم فرهنگ کتابخوانی توسعه پیدا کرده است و مردم به کتاب تمایل بیشتری نشان می‌دهند. پس این کار هم در حال پیشرفت است. البته اگر ما به حدی برسیم که مورد نظر من در این صحبت است، باید تعداد کتابهایی که هر بار چاپ می‌شود، از دو هزار و پنج هزار و ده هزار به دویست هزار و سیصد هزار برسد؛ یعنی با چنین کمیت بالایی باید کتاب در جامعه پخش شود. امروز از شصت میلیون جمعیت کشور ما، تعداد کثیری اهل سواد و کتابند و بیشتر هم خواهند شد؛ چون جمعیت رو به تزاید است. اگر همه کتابخوان شوند، باید کتاب زیادی داشته باشیم تا در دسترس آنها بگذاریم.

۱۳ارديبهشت

ا تلخی‌ باید اعتراف‌ کنیم‌ که‌ رواج‌ کتاب‌ و روحیه‌ی‌ کتابخوانی‌ در میان‌ ملت‌ عزیز ما که‌ خود یکی‌ از مشعلداران‌ فرهنگ‌ و کتاب‌ و معرفت‌ در طول‌ تاریخ‌ پس‌ از ظهور اسلام‌ بوده‌ است‌، بسی‌ کمتر از آنچیزی‌ است‌ که‌ از چنین‌ ملتی‌ انتظار می‌رود. و این‌ پدیده‌ نیز مانند بیشتر پدیده‌های‌ ناگوار در کشور ما، نتیجه‌ی‌ فرمانروائی‌ پادشاهان‌ و فرمانروایان‌ ظالم‌ و فاسد و بی‌فرهنگ‌ و بی‌سواد بر این‌ کشور در دویست‌ سال‌ گذشته‌ است‌. در دورانی‌ که‌ برخی‌ ملت‌های‌ دیگر به‌ سوی‌ دانش‌ و پژوهش‌ و معرفت‌ روی‌ آورده‌ بودند، ملت‌ کهن‌ و با استعداد ما در زیر سلطه‌ی‌ آن‌ انسانهای‌ پلید و خودپرست‌ و زورگو و نااهل‌، از دانش‌ و معرفت‌ دور ماند و در دوره‌ی‌ اخیر که‌ حکومت‌ دست‌ نشانده‌ و فاسد پهلوی‌ همه‌ی‌ کارها را برابر خواست‌ بیگانگان‌ و دشمنان‌ این‌ ملت‌ و به‌ زیان‌ این‌ ملت‌ انجام‌ می‌داد، نه‌ تنها تلاشی‌ برای‌ ترویج‌ کتاب‌ و کتابخوانی‌ نشد بلکه‌ با ایجاد سرگرمی‌های‌ ناسالم‌ و دامن‌زدن‌ به‌ آتش‌ غرائز جنسی‌ در میان‌ جوانان‌، این‌ ضرورت‌ فوری‌ و فوتی‌ را هر چه‌ بیشتر، از میدان‌ دید و توجه‌ مردم‌، بیرون‌ راندند و در یکی‌ از بهترین‌ دورانهائی‌ که‌ شرائط جهانی‌، دگرگونی‌های‌ اساسی‌ در وضع‌ نابسامان‌ ملت‌ ایران‌ را بر می‌تافت‌، ملت‌ مظلوم‌ ما را از آن‌ محروم‌ ساختند و کار را به‌ آنجا رساندند که‌ برابر گزارش‌های‌ همان‌ روزگار، در شهر تهران‌ و برخی‌ شهرهای‌ دیگر، شماره‌ی‌ میخانه‌ها بیش‌ از شماره‌ی‌ کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌ها و یا چند برابر آنها بود.

۱۳ارديبهشت

کتاب، مقوله‌ی بسیار مهمی است. من البته به کارهای هنری و تصویری، تلویزیون یا سینما یا از این قبیل مقولات، خیلی اعتقاد دارم؛ اما کتاب، نقش و جایگاه مخصوصی دارد. جای کتاب را هیچ چیز پر نمی‌کند و باید کتاب را ترویج کرد. این توصیه برای کسانی است که مربوط به وزارت ارشادند و امور کتاب، از لحاظ مقرّرات کشور به آنها ارتباط پیدا می‌کند.